یکشنبه 07 خرداد 1402



داستانک،سرگرمی

داستانهای آموزنده

 

روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آنجا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد.


در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود، از آنجا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند. همان جا ایستاد و گفت: خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟! خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.

مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور نکن. در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو:

ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ!

منبع: محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج


رستوران اسدی

رستوران و سالن پذیرایی اسدی

آدرس : لارستان -شهرجدید - حدفاصل میدان امام خمینی و پمپ بنزین صالح پور - طبقه زیرین دانشکده علوم پزشکی

تلفن : 07152347809

امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0




بخش نظرات


نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]





ورود کاربران


عضويت سريع

    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد

آمار کلي سايت


    آمار بازديد آمار بازديد
    بازديد امروز بازديد امروز : 208
    بارديد ديروز بارديد ديروز : 188
    ورودي امروز گوگل ورودي امروز گوگل : 1
    ورودي گوگل ديروز ورودي گوگل ديروز : 1
    بازديد هفته بازديد هفته : 2,131
    بازديد ماه بازديد ماه : 7,081
    بازديد کلي بازديد کلي : 313,912

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آِ ي پيآِ ي پي : 44.192.79.149
    مرورگر مرورگر :
    سيستم عامل سيستم عامل :