یکشنبه 21 خرداد 1402



داستانک،داستان های جذاب

داستان حسادت

 

روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبور از سرزمینی با دو دوست جوان ملاقات كرد.

این دو دوست بینوا كه تا آن زمان با گدایی امرار معاش می‌كردند، همچون دو روی یك سكه جدانشدنی به نظر می‌رسیدند.

پادشاه كه آن روز سرحال بود، خواست به آنها عنایتی كند. پس به هر كدام پیشنهاد كرد آرزویی كنند.

ابتدا خطاب به دوست كوچك‌تر گفت: به من بگو چه می‌خواهی قول می‌دهم خواسته‌ات را برآورده كنم.

اما باید بدانی من در قبال هر لطفی كه به تو بكنم، دو برابر آن را به دوستت خواهم كرد!

دوست كوچك‌تر پس از كمی فكر با لبخندی به او پاسخ داد: «یك چشم مرا از حدقه بیرون بیاور..!»

حسادت اولین درس شیطان به انسان احمق است!

 

منبع: asriran.com


رستوران اسدی

رستوران و سالن پذیرایی اسدی

آدرس : لارستان -شهرجدید - حدفاصل میدان امام خمینی و پمپ بنزین صالح پور - طبقه زیرین دانشکده علوم پزشکی

تلفن : 07152347809

امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0




بخش نظرات


نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]





ورود کاربران


عضويت سريع

    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد

آمار کلي سايت


    آمار بازديد آمار بازديد
    بازديد امروز بازديد امروز : 108
    بارديد ديروز بارديد ديروز : 80
    ورودي امروز گوگل ورودي امروز گوگل : 0
    ورودي گوگل ديروز ورودي گوگل ديروز : 0
    بازديد هفته بازديد هفته : 1,384
    بازديد ماه بازديد ماه : 2,190
    بازديد کلي بازديد کلي : 318,062

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آِ ي پيآِ ي پي : 44.200.112.172
    مرورگر مرورگر :
    سيستم عامل سيستم عامل :